سلبریتی ها باید مالیات فرهنگی بدهند

به گزارش وبلاگ خوراکی، پس از وقوع زلزله کرمانشاه در حوزه یاری رسانی به مردم سلبریتی ها در حوزه های مختلفی فعالیت های زیادی داشتند اما پس از مدتی از وقوع حادثه کم کم نگاه ها منفی شده و در بعضی موقعیت های مختلف سعی شده که نگاه مردم به آنها اندکی منفی گردد به اعتقاد من چنین برخوردهای قهری با افراد مشهور جامعه را نیز نباید در پیش گرفت زیرا این نوع برخوردها هم به نوبه خود می تواند در رفتار کل جامعه تأثیری مخرب باقی گذارد.

سلبریتی ها باید مالیات فرهنگی بدهند

وبلاگ خوراکی- رد پای سلبریتی ها در همه جا دیده می گردد. فضای واقعی؛ اما این روزها جای خودش را بیشتر به فضای مجازی و شبکه های اجتماعی داده است. برای همین سلبریتی ها بیشتر از آن که در جهان واقعی ما حضور داشته باشند، رفتار و کنش و واکنش هایشان هر لحظه در جهانی مجازی ما را محصور نموده است. این روزها اخبار خصوصی و گاهی هم عمومی یک فرد معروف و مشهور حتی اگر محبوب نباشد هم، چه بخواهیم و چه نخواهیم بر زندگی ما سایه افکنده است.

خیلی های ما بیشتر از آن که بدانیم، فلان فامیل دورمان چگونه زندگی می نماید، به خوبی با خبریم که فلان هنرپیشه زن، در چه زمانی چه غذایی خورده، چه سفری رفته و برای کدام آرایشگاه وقت گرفته است! این خاصیت جهانی مجازی است که هر کداممان با بها دادن به بخشی از آن که احتمالاً مورد علاقه مان است، در پررنگ کردن نقش یک سلبریتی سهم داشته ایم.حالا بعضی از این سلبریتی ها با قدرت از همین سهم که ما نامش را هوادار می گذاریم، جریان فرهنگی و اجتماعی ما را به سمتی می برند که خودشان می خواهند! بعضی هایشان از این قدرت، به نفع هوادارانشان که مردم هستند، استفاده می نمایند و البته گروهی دیگر، شائبه هوادار داشتنشان را توانایی های خودشان تعبیر می نمایند! اغلب مردم اما از این جریان الگوبرداری می نمایند.

بی آن که بدانند پشت پرده ماجرای فلان افشاگری خانم هنرپیشه چیست و اینکه در تازه ترین اتفاقی که توسط یکی از بازیکن های مطرح باشگاههای ورزشی در فضای مجازی منتشر شد چرا یک چهره ورزشی از هوادارانش به عنوان ابزاری برای دور زدن قانون استفاده نموده، از سلبریتی ها، یک چهره کامل می سازند. کارشناسان اجتماعی اما گرفتاری اصلی را همین می دانند، به اعتقاد آنها، هیچ سلبریتی حتی اگر کارهای خیریه و انسان محبت آمیز انجام دهد، نمی تواند یک الگوی کامل برای مردم باشد. بعضی دیگر البته به تأثیر مثبت سلبریتی ها بویژه در زمان وقوع حوادث اشاره می نمایند. آنها معتقدند که چهره شدن، مزایای مثبتی هم دارد. آنها می توانند مردم را برای یاری به یکدیگر تشویق نمایند، برای همین نباید چهره آنها از سوی نهادهای دیگر مخدوش گردد!

ریشه مسأله کجاست؟

محمد زینالی، پژوهشگر اجتماعی به ایران می گوید که درهمه جای جهان وقتی فردی به صندلی سلبریتی می رسد، نسبت به تشخص خودش مطلع تر است. یعنی می داند که باید درباره تعلق خاطرش به جامعه عمیق تر فکر کند. این نوعی مالیات است که یک فرد معروف و محبوب باید به جامعه بپردازد. اسم آن هم مالیات فرهنگی است.

یعنی این فرد چقدر در امور فرهنگی و اجتماعی جامعه اش در جهت مثبت مشارکت دارد. متأسفانه بعضی از قهرمانان ورزشی و ستارگان هنری امروز ما اغلب همان قدیمی ها هستند. چراکه جدیدی ها مشارکت کمتری در فرهنگ جدید دارند. مثلاً فردی در حوزه ورزش به یک چهره کلیدی تبدیل شده، اما رفتارش نشان می دهد که نسبت به تشخص و وجهه ای که در بین مردم دارد کاملاً نامطلع است.

وی ادامه می دهد: از طرفی این افراد فکر می نمایند چون در حوزه هنر یا ورزش چهره هستند، پس این تشخص در ابعاد فرهنگی و اجتماعی هم واقعی است. یعنی فکر می نماید چون فلان خواننده است، پس همه جا فرد مهمی است برای همین دچار ژست و غرور می گردد.

مسأله اما از کجا ریشه می گیرد؟ زینالی به این سؤال اینطور پاسخ می دهد: ما در حوزه های دیگر از نظر رسانه ای و تشخص اجتماعی ضعیف عمل نموده ایم. چون سرمایه گذاری ما در حوزه ورزش و هنر کمتر از مثلاً حوزه های علمی و فرهنگی بوده است. درحالیکه ما برای فردیت دریافت احتیاج به الگو داریم. اما بیشتر درباره فردیت ارگانیک یعنی جذابیت های فیزیکی و ظاهری الگو سازی نموده ایم.به همین خاطر هم عقب افتاده ایم.

وقتی برای جوانان، از بدنمندی فردیت اسطوره ساخته ایم، وقتی جوانی بخواهد عمیق تر فکر کند، سراغ حافظ و سعدی می رویم. الآن کدامیک از جوانان ما شیرین بیانی بانوی برجسته تاریخ و عرفان را می شناسد؟ قطعاً گروه مرجع ما در فوتبال و هنر قوی تر عمل نموده است، اما در حوزه های علمی دچار انزوا شده است. تلویزیون مربوط به جهانی عینیت است. این وظیفه نهاد فرهنگ است که خود را پررنگ تر کند. تلویزیون و رسانه جزو کوچکی از این فرهنگ محسوب می شوند.

جامعه هیجانی و تمایل به سلبریتی ها

احمد بخارایی جامعه شناس نیز به ایران می گوید: رابطه معنادار و محکمی بین عقلانیت و استقبال از سلبریتی ها وجود دارد. به این معنی که هرچه کنش های جامعه وفردی به سمت احساس و هیجان متمایل باشد عقلانیت در جامعه کمتر شده و تمایل مردم به سمت سلبریتی ها بیشتر خواهد شد.

او ادامه می دهد: متأسفانه در جامعه ما آنطور که باید به مسائل فرهنگی توجه نشده و بیشتر به سمت فردگرایی حرکت نموده است. همین موضوع باعث شده تا عقلانیت در جامعه مورد کم توجهی واقع گردد و شاهد رفتار های این چنینی توسط بعضی از سلبریتی ها باشیم.

متأسفانه این روزها آنقدر این رفتارها تکرار می گردد که دیگر کمتر کسی راجع به چرایی آنها در جامعه سؤال می نماید. این جامعه شناس با تأکید بر این که رفتار های هیجانی و احساسی سلبریتی ها اغلب مورد اقبال از سوی مردم قرار می گیرد، می گوید: تا زمانی که سلبریتی در زمینه های فرهنگی، پزشکی، سیاسی و... اظهار نظر می نماید و مورد اقبال جامعه قرار می گیرد و به معنی دیگر لایک می خورد طبیعی است که دوباره دست به انجام چنین رفتارهایی بزنند و شاهد چنین رفتارهایی از سوی آنها باشیم.

این جامعه شناس به ضعف گروه های مرجع در کشور اشاره می نماید و می گوید: در زمینه گروه های مرجع در جامعه با بحران روبه رو هستیم. گروه مرجع یک دانشجو باید اساتید و گروه مرجع دانش آموزان باید معلمان آنها باشد اما آیا واقعاً همینطور است؟ وی ادامه می دهد: پاسخ منفی است. وقتی در جامعه هیچ چیز سر جای خودش نیست و سلبریتی ها به گروه های مرجع جوانان و نوجوانان تبدیل شدند چطور می توان توقع داشت که سلبریتی ها در تمام موضوعات اظهار نظر ننمایند و به خود حق انجام هر کاری را ندهند؟ بخارایی به بی معنی شدن نقش ها در جامعه هم تأکید می نماید و می گوید: یکی دیگر از مسائلی که ما در جامعه خود با آن روبه رو هستیم بی معنی شدن نقش ها است. گویا دیگر تمایز نقش ها در جامعه معنی ندارد و هر گروهی به خود حق دخالت و اظهار نظر در زمینه های مختلف را می دهد.

احترام باید دوسویه باشد

سعید معدنی، جامعه شناس در این باره به ایران می گوید: با دیدن کلیپ های مختلف در زمینه رفتار سلبریتی ها در جامعه در نگاه اول نمی توانیم قضاوت کنیم، سلبریتی ها و چهره های معروف در حوزه های مختلف وقتی به موقعیتی می رسند انتظار دارند جامعه احترام آنها را نگه دارد البته فارغ از این که این انتظار بجاست یا خیر باید به وجه دیگری هم نگاه کنیم و آن هم این موضوع است که مردم حس می نمایند برخورد بعضی مسئولین با آنها درست نیست. فیلم هایی هم در فضای مجازی منتشر شده مبنی بر این که متأسفانه تعدادی از مأموران از مردم رشوه می گیرند و نیروی انتظامی هم در پی انتشار این فیلم ها با مأموران خاطی برخورد شدید داشته است.

به گفته او همین موضوعات نشان می دهد که دوسوی قضیه مشکل وجود دارد البته این مهم را نمی توان انکار کرد که سلبریتی ها باید مراقب رفتار خود باشند فرق نمی نماید که سلبریتی فرد مشهور توده مردم باشد یا یک سخنران دانشگاهی، به هر ترتیب این امری طبیعی است که این افراد باید به طور مضاعف مراقب رفتار خود باشند این در حالی است که نباید فراموش کنیم سلبریتی ها هم انسان هستند و در موقعیت های مختلف ممکن است واکنش های مختلفی از خود بروز دهند فقط بحث این است که عصبانی شدن مردم عادی زیاد به چشم نمی آید در حالی که کوچکترین واکنش منفی سلبریتی ها به سرعت انتشار یافته و به همان نسبت و با همان سرعت می تواند در رفتارهای دیگران نیز تأثیرگذار باشد.

این جامعه شناس به نقش سلبریتی ها پس از زلزله کرمانشاه اشاره نموده و یادآوری می نماید: پس از وقوع زلزله کرمانشاه در حوزه یاری رسانی به مردم سلبریتی ها در حوزه های مختلفی فعالیت های زیادی داشتند اما پس از مدتی از وقوع حادثه کم کم نگاه ها منفی شده و در بعضی موقعیت های مختلف سعی شده که نگاه مردم به آنها اندکی منفی گردد به اعتقاد من چنین برخوردهای قهری با افراد مشهور جامعه را نیز نباید در پیش گرفت زیرا این نوع برخوردها هم به نوبه خود می تواند در رفتار کل جامعه تأثیری مخرب باقی گذارد.

منبع: روزنامه ایران

منبع: زندگی امروز

به "سلبریتی ها باید مالیات فرهنگی بدهند" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "سلبریتی ها باید مالیات فرهنگی بدهند"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید